۱۳۸۹ آذر ۳۰, سه‌شنبه

دیدگاهی تازه نسبت به مرگ سلولی

(عکس تزئینی میباشد)
سلولهایی که از منبع خون دور میشوند، ساعتها بعد میمیرند. اما اگر سلولها همچنان زنده اند، چرا پزشکان نمیتوانند شخصی را که یک ساعت از مرگش گذشته، احیا کنند؟
تصور کنید که شخصی در این لحظه به علت ایست قلبی درگذشته است. اعضای بدن او سالمند و خونی از بدن وی نرفته است. تمام آنچه رخ داده این است که قلب او از تپیدن باز ایستاده و مغز او برای نگهداشتن اکسیژن خاموش شده است. اما آنچه واقعا مرده چیست؟
تا حدود سال ۱۹۹۳، هنگـامـی کـه دکـتـر شـرویـن نـولانـد (Sherwin Nuland) کتاب پرفروش “چـگـونـه میمیریـم” (How We Die) را منتشر نمود، پاسخ این بود که آنچه میمیرد، “سلولها”ی شخص هستند. بیمار نمیتواند احیا شود زیرا بافت مغز و قلب او به خاطر کمبود اکسیژن دچار آسیبی جبران ناپذیر شده اند.
تا جایی که میدانیم این روند پس از ۴ تا ۵ دقیقه آغاز میشود و اگر در طی این زمان عملیات احیا قلب و ریه انجام نشود و قلب مدت کوتاهی بعد آغاز به کار نکند، احتمال بازگشت بیمار به زندگی تقریبا هیچ است.
این طرز فکر متعصبانه تا زمانی که محققان در زیر میکروسکوپ واقعا به سلولهای فاقد اکسیژن نگاه کردند، بدون کوچکترین تغییری رواج داشت. این محققان از آنچه دیدند بسیار شگفت زده شدند. بنا به گفته دکتر لنس بکر (Lance Becker)، از متخصصین پزشکی اورژانس در دانشگاه پنسیلوانیا :” ما پس از گذشت یک ساعت، نتوانستیم شاهدی بر مرگ سلولها بیابیم و تصور کردیم که یک جای کارمان اشتباه بوده است.”
در حقیقت، سلولهایی که از منبع خون دور میشوند، ساعتها بعد میمیرند.
اما اگر سلولها همچنان زنده اند، چرا پزشکان نمیتوانند شخصی را که یک ساعت از مرگش گذشته، احیا کنند؟ زیرا هنگامی که بیش از پنج دقیقه از بدون اکسیژن ماندن سلولها بگذرد، آنها درست در لحظه ای که مجددا اکسیژن دریافت کنند، میمیرند و این همان کشف مبهوت کننده است.
این کشف دکتر بکر را به سمت منصب تازه اش به عنوان سرپرست مرکز احیا در دانشگاه پنسیلوانیا سوق داد. این انستیتوی تازه تاسیس، بر روی یکی از جدیدترین محدوده های علم پزشکی کار میکند: درمان مرگ.
زیست شناسان هنوز با مفهوم و چگونگی این دیدگاه تازه به مرگ سلول دست به گریبانند-این حالت نوعی انهدام انفعالی، مانند شمعی که زیر یک لیوان قرار بگیرد و خاموش شود نیست، بلکه واقعه ای بیوشیمی و فعال است که با “بازگشت مجدد” ذخیره اکسیژن انجام میگیرد. این تحقیق دانشمندان را به عمق سیستم سلولی و اعضای کوچک داخل غشا برد که میتوکندری (mitochondria) نام دارند و سوخت سلول در آنها اکسیده شده؛ تولید انرژی میکند.
میتوکندری روندی را که ما به نام اپوپتوزیس (apoptosis) ، مرگ برنامه ریزی شده سلولهای غیرعادی، نام داشته و در واقع روش طبیعی دفاع بدن در مقابل سلولهای سرطانی است را، کنترل میکند. به گفته بکر: “به نظر ما چنین میرسد که گویی مکانیزم مراقبت سلولی نمیتواند تفاوت میان یک سلول سرطانی و سلولی که مجددا با اکسیژن تغذیه شده، را تشخیص دهد و چیزی در این میان گزینه مرگ سلولها را انتخاب میکند.”
همراه با این کشف، مطلب دیگری هم برای دانشمندان روشن میشود: روش عملیاتی استاندارد اتاق اورژانس درست برعکس عمل میکند. هنگامی که شخصی بر اثر ایست ناگهانی قلب در خیابان از حال میرود، اگر خوش شانس باشد بلافاصله کمکهای اولیه را دریافت کرده و جریان خون او تا زمانی که به بیمارستان رسیده و احیا شود، ادامه میابد، اما افرادی که تا زمان رسیدن به اورژانس به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بدون وجود ضربان قلب باقی مانده اند، چه؟
بکر میگوید: “ما به آنها اکسیژن میدهیم، قلب را ماساژ میدهیم و با تزریق آدرنالین آنرا به تپش وا میداریم، به این ترتیب قلب اکسیژن بیشتری دریافت میکند.” سلولهای تشنه اکسیژن قلب ناگهان در معرض سیل اکسیژن قرار میگیرند، یعنی درست همان موقعیتی که به مرگ سلولها منجر میشود. بکر ادامه میدهد: “ما در عوض این کار باید میزان اکسیژن دریافتی را کاهش دهیم، سوخت و ساز بدن را کند کرده و ترکیب شیمیایی خون را طوری تنظیم کنیم که کار بازگشت خون تدریجی و ایمن صورت بگیرد.
محققان هنوز بر روی بهترین روش ممکن برای انجام دادن این عملیات کار میکنند. نتیجه مطالعات انجام گرفته در ۴ بیمارستان که سال گذشته توسط دانشگاه کالیفرنیا منتشر شد، نشاندهنده موفقیت قابل توجه در درمان مبتلایان به ایست قلبی است که علاوه بر سایر روشها، از روش بازگرداندن خون نه چندان تازه به اعضا است که در طی آن بدن در حالت وقفه موقت فعالیتهای حیاتی باقی میماند.
بیماران در یک دستگاه بای پس (bypass) قلب و ریه قرار میگیرند که تا زمانی که قلب بتواند بدون خطر آغاز به کار کند، جریان خون به مغز را برقرار میسازد. این تحقیق تنها بر روی ۳۴ بیمار انجام گرفته است که ۸۰ درصد آنان زنده مانده اند. این نسبت زمانی معنا پیدا میکند که بدانیم در حالت عادی و با روشهای سنتی، تعداد بیماران نجات یافته تنها ۱۵% بوده است.
بکر همچنین روش هیپوترمیا (hypothermia)- پایین آوردن درجه حرارت بدن از ۳۷ به ۳۳ درجه سلسیوس- را نیز تایید میکند. این روش موجب میشود واکنشهای شیمیایی مضر که توسط بازگشت اکسیژن صورت میگیرند، کند شوند. او نوعی محلول قابل تزریق از نمک و یخ ابداع کرده است که خون را به سرعت خنک میکند و دکتر بکر امیدوار است این محلول به زودی در مجموعه ابزار کمکهای اولیه قرار گیرد.
او میگوید: ” در بخش اورژانس، همه به مدت نیم ساعت مانند دیوانه ها برای نجات کسی که دچار ایست قلبی شده کار میکنند، تا اینکه یک نفر میگوید: فکر نمیکنم بتوانیم او را احیا کنیم. و ناگهان همه دست از فعالیت میکشند. بدن روی تخت مرده است، اما میلیاردها سلول آن هنوز زنده اند.”
دکتر بکر قصد دارد که این وضعیت ضد و نقیض را به نفع زندگی تغییر دهد.

۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

حتما سر بزنید!

این وبلاگی که آدرسشو اینجا آوردم خیلی خیلی به درد دانشجو های زیست شناسی میخوره حتما بهش سر بزنید:)
http://www.redcell.blogsky.com/